متن آهنگ شب تاریک (بهمراهی سیدعلی) امیرراوی

تو یه شب تاریک گذشتم از خودم

گذشتم از کنارم گذشت تا کنم توجه من

نگاه میکنم به قبل

نگاه به حال و روزم

شاید آینده نتونن کنن منو تحملم

باور نکن لبخندام از ته دل نیست

روح و روانم احتیاج داره به بستری جدی

یه دستم بنزین یه دستمه کبریت

فرار به جایی که از اینجا برتره خیلی

شدم یه فکرو خیال با کالبد انسان

واسه تو چی تا اینجا باحال بوده امسال؟

نپرس ازم که چرا تکست نمیدم بهت

از خودت ناامید شدم تکستا گمه لا به لا ورسام

دلخوشیم تو بودی و قلم تو دستم

تو که رفتی دل فقط به قلمم بستم

یه سری تجربه ها کمرمو خم کرد

که حتی مادرم نمیدونه چی بوده اصلا

-----------کورس-----------

من که همیشه با خودم تو سر جنگم

شاید دور شم برم وسط جنگل

منی که تیکه تیکه روحمو کندن

خدا شاکیه چرا بعد مرگم میگیره خندم

------------ورس۲-----------

خواستم تمومش کنم ولی خب هیی نشد

حقیقت بد نبود چشیدم طعمشو

نمیدونم که کیم چطوری فردا شد

به قدری تیکه پارم کشیدم درداشو

روزا بیمار این دل تمومه شبم شوم

انگاری ديدني هر دوتا چشم کور

مهم نیست پاره پورم نشه خب حالم خوب

گاهیم تاریکی بد میزد به راهم نور

ولی خب دیدم...دلگیرم که چرا نی

حتی نبودتم برام میشد خیلی عادی

روزا شروع میکنه فکرشو چه خوبو عالی

مهم نیست کی بودی چی بودی باش غیر عادی

میدونی تهش، میرسی به باورم

میدونم باور نداری کنی باورم

ولی من منم چه بخوای چه نخوای

همینه عادتم این باورم میسازتم

-----------کورس-----------

من که همیشه با خودم تو سر جنگم

شاید دور شم برم وسط جنگل

منی که تیکه تیکه روحمو کندن

خدا شاکیه بعد مرگم من میگیره خندم

-----------ورس۳-------------

شیطانم وا میستم تو رو خدا حتی

میگن کفره نمیفهمن کلیشه رو تو حرفام

بزار بد بگن نمیکنم چپمم حساب

هر رو میکشم خودمو تا متولد بشم فرداش

آدما همیشه ایراد و میگیرن

چشامو میبینن انگاری یه ایرانو میبینن

من میبینم بارونو حتی تو آسمون هفتم

مث بمب مهلکیم که خب درازه فیتیلش

تفکرا پی سکس و اکس و پارتی

فک کنم احتیاج داریم به یه انقلاب مادی

آدمیزاد حیوان ناطقه

سخت شده زندگی حتی مث یه حیوان عادی

ولی

نکنی تسلیم خودتو

برو تو دل شیر بابا

این تسبیحو ولش کن

من میگم ارزشی نداره زندگی

حالا تو هعی بیا نشون بده تصویر بهشتو